مجله هومان شماره 2

از دانشنامه همجنس‌گرایان
پرش به: ناوبری، جستجو

[پیوند به صفحه مجلات هومان]

توضیح: این صفحه از روی نسخه اسکن شده مجله همومان بازنویسی شده و ممکن است بخش هایی از متن اصلی در نسخه اسکن شده جا افتاده باشد یا در بازنویسی اشکالاتی وجود داشته باشد.

هومان سال اول، شماره 2، تیر ماه 1370

از جمله مطالب این شماره:

فلسفه ویتگنشتاین

سهراب و فروغ از دید اخوان

وقایع اتفاقیه

آگهی آشنایی

"آرگو" گروه همجنسگرایان مسکو

که هستیم و چه میخواهیم

تجمع عده ای از همجنسگرایان ایرانی در استکهلم و تشکیل گروه هومان، اولین حرکت هدفمند ایرانیانی است که احساسات و گرایشاتی بغیر از گرایشات "معمول" و حاکم بر جامعه را دارا هستند.

نفس حرکت مثبت و قابل تقدیر است اما به هیچ وجه کافی نیست. ما راهی طولانی، باریک و پرسنگلاخ را باید در شبی ظلمانی طی کنیم، به این خاطر باید هوشیار باشیم، دستان یکدیگر را محکم بفشاریم و سنجیده قدم برداریم. همه اینها زمانی میسر میشود که بدانیم که هستیم، چه میخواهیم و هدف ما چیست و آیا قطب نمائی در دست داریم یا نه؟

من قصد ندارم در فوائد تشکل و کار گروهی روضه خوانی کنم و یا با بازی با کلمات سعی در سحر کردن دیگران داشته باشم و آنها را به "فعالیت" وادارم. نه، من براین اعتقادم که هرکس خود باید تصمیم بگیرد و عمل کند و جوابگوی تصمیم و عملکرد او هم کسی جز خود شخص نیست. انسان امروزی باید خوب و بد را بداند، علائق و نیازمندیهای خود را بشناسد و ...... انسان امروزی از نسخه های از پیش آماده و زنگزده در عذاب است، او در پی طرح دیگری است.

تجمع ما دور هم و تشکیل گروه هومان در واقع ترجمه عملی همین افکار است. اما به نظر میرسد که ما یک موضوع مهم و عمده را فراموش کرده ایم و آن همانا مسئولیت است. کسی که آزادی میخواهد، باید بتواند مسئولیت بپذیرد. ما آزادی میخواهیم تا در مورد شیوه زندگی خودمان تصمیم بگیریم و عمل کنیم. به دیگر سخن ما برای دفاع از هویت و امنیت خود متشکل شده ایم اما به نظر میرسد که کمتر کسانی هستند که مایلند برای پذیرش مسئولیت در پیشبرد اهداف گروه هومان قدم جلو بگذارند. چرا؟

برای اینکه هومان بتواند خوب حرکت کند بناچار باید محیط اطراف خود را خوب بشناسد، باید هوشیار باشد. واقعیت این است که جامعه ایرانی ما را برسمیت نخواهد شناحت مگر آنکه خود را به آن تحمیل کنیم، البته به شیوه منطقی.

جامعه ایرانی خارج از کشور، از گروههای و دستجات مختلفی تشکیل شده است و ساده ترین کار برای تاثیر گذاری بر این جامعه، همانا وادار کردن همین تشکلها به اعتراف به وجود ماست که ما حی و حاظر در بین آنها هستیم و زندگی میکنیم. این کار ساده تر از تلاش برای تاثیرگذاری بر تک تک هموطنان بطور جداگانه است.

اولین دلیل این است که در این تشکلها راحت تر میتوان با عده وسیعی در یک جا تماس برقرار کرد. یعنی در جمع خودشان. اما کی و چگونه میتوان به این هدف نائل شد؟ مسلما از طریق شناخت مواضع، روحیات و خلقیات آنها.

راه رسیدن به این مهم، دسترسی به مطبوعات این گروههاست، پیگیری مواضع آنها، تقویت گرایشات انساندوست در آنها و ......

به اعتقاد من برای رسیدن به این هدف باید دست به برنامه ریزی و تقسیم کارها زد. این پیشنهاد در واقع پاسخی است به نیازهای گروه هومان به شناخت محیط اطراف و از آن طریق تاثیرگذاری بر آن. مسلما نظرات و پیشنهادات دیگری هم هست. امیدوارم که دوستان خواننده با این پیشنهاد برخورد کرده، نظرات پیشنهادی و یا اصلاحی خود را در اختیار نشریه هومان قرار دهند، تا از طریق برخورد اندیشه ها در نشریه به حرکت گروه هومان یاری رسانده باشیم.

نادر

فرهنگی

فلسفه لودویک ویتگن اشتین بیان افکار سختگیر فیلسوف در مورد زندگی خود

وتگن اشتین چگونگی راه یابی خود به مسیر فلسفه را اینگونه برای خواهر خود هلن توضیح داده است: او در چارچوب در بازی ایستاده و این سئوال را از خود مطرح میکند "چرا انسان باید حقیقت را بگوید وقتی دروغ به نفع اوست؟"

تاریخدان انگلیسی "رای مونک" کتاب خود "Wittgenstein The Duty of Genius" را اینگونه شروع میکند و از همان ابتدا بر نقش تعیین کننده ای که مسائل اخلاقی در زندگی این فیلسوف اتریشی داشته اند، تاکید میکند. اغلب نویسنده ها بر ترقی و پیشرفت او بعنوان یک متفکر مکث کرده اند و در مورد زندگی خصوصی او کمتر مطلبی نوشته اند. شاد این نویسنده ها مثلا نوشته باشند که او بعنوان معلم مدرسه در روستایی نزدیک وین دانش آموزان خود را تنبیه میکرد و در بعضی جاها بصورت جسته گریخته ای در مورد تمایلات همجنسگرایی او صحبت شده است. خانم الیزابت، همکار فیلسوف زمانی گفته است که اگر میشد با فشار دکمه ای، علاقه مردم به زندگی خصوصی ویتگن اشتین را از بین برد، او در فشار دادن بر این دکمه لحضه ای تعلل نخواهد کرد.

به نظر میرسد که در زندگی خصوصی فیلسوف مسائل و موضوعاتی وجود داشته که باید تا نهایت مخفی باقی بمانند. و باید تمام توجه ها را متوجه فلسفه او کرد. اما اگر زندگی و اثر (فلسفه) بهم وابسته باشند و هر کدام از دیگری تغذیه شود، آنوقت چی؟

و "رای مونک" موضوع را دقیقا از همین زاویه می‌بیند. او به بسیاری از نامه ها، یادداشتهای چاپ نشده و همینطور یادداشتهای روزانه فیلسوف دسترسی یافته و حتی با بسیاری از افرادی که ویتگن اشتین را میشناخته اند مصاحبه بعمل آورده است. نتیجه ای که از اینهمه بدست می آید این است که فلسفه فیلسوف لودویک ویتگن اشتین بیان درخور و شایسته ای است از بعد سختگیرانه او در مورد زندگی شخصی است. او در پی کنترل کامل زندگی روزانه خود بود. و از آنجا که او زبان را بعنوان وسیله ای برای درک و رسیدن به ضمیر آگاه خویشتن میدانست، در پی کنترل کامل زبان بود. لذا فلسفه ویتگن اشتین از فلسفه زندگی به فلسفه زبان تکامل یافت تا حدودی بعنوان یک وسیله دفاع شخصی. او مشکل اخلاقی - مذهبی خود را به عرصه ناملموسی منتقل کرد. سئوال زندگی یعنی چه، به زبان یعنی چه تبدیل شد. او میگفت: فلسفه نه برای بنانهادن یک ساختمان، بلکه هدف جاروزدن اتاق است. "اومیخواست اتاق افکار خود را از ناروشنائیها جاروزند، بهمان صورتی که او سعی در جاروزدن تردیدهای خود در رفتار و کردار شخصی را داشت منطق و اخلاق در یک مسیر ره می پیمایند.

وقتی که او در سال 1931 شروع به فاصله گرفتن از برداشت خود از زبان بعنوان تصویرگر واقعیت کرد تا در عوض از "بازی زبان" و یا "زبان بازی" بعنوان خالق واقعیت صحبت کند، چون مینویسد: من درباره کارم در فلسفه اندیشیدم و آرام و آهسته با خودم گفتم، ویران میکنم، ویران میکنم.

او این نیروی ویران کننده را بر علیه شخص خود نشانه میرود.

وقتی که "رای مونک" به این تمایل تقریبا مازوخیستی وینگن اشتین میرسد، آنرا مفصل شرح میدهد. مثلا ویتگن اشتین سنگ صفرای خود را بدون بیهوشی کامل و یا حتی موضعی عمل میکند. او که در جنگ جهانی اول سرباز بود بی پروا و آگاهانه میخواست به نقاط بیشتر بمباران شده فرستاده شود.

ویتگن اشتین از میلیونر بودن خود خجالت میکشید و همه دارائی خود را به دیگران بخشید. به خواهرانش که از وضعیت اقتصادی خوبی برخوردار بودند، اما چرا به ثروتمندان و نه به مستمندان؟ نظریه ای میگوید که فیلسوف بی پولی را امتیاز میدانست و چرا او باید ننگ و عار را نصیب کسانی کنند که در تهیدستی خود خوشبخت بودند. عده ای گفته اند که بی بندوباری جنسی ویتگن اشتین حد و مرزی نداشته، و او اغلب در خیابانهای خلوتی که محل ملاقات همجنسگراین بوده، دیده میشده است. البته "رای مونک" به این گفته ها با شک و تردید مینگرد. یکی از دوستان ویتگن اشتین میگوید که حتی اگر بی بند و باری جنسی فیلسوف صحیح هم باشد، باید آنها را پنهان نگه داشت.

بر قدرت تاثیر کلمه بر اندیشه ویتگن اشتین بشکل جالبی در این کتاب پرداخته شده است. او بهمراه یک تیم پزشکی به بررسی تاثیرات شوکی که از مشاهده بدنهای زخمی به افراد دست می دهد پرداخت، نفوذ او در گزارش نتیجه گیری این تحقیقات کاملا مشهود است. در این گزارش گفته میشود که استفاده از کلمه "شوک" در پزشکی کاملا بی ارزش است و "مانعی است برای تشخیص بیماری و باعث سوتفاهم میگردد." این موضوع باعث شد که در انگلستان در خلال جنگ از کاربرد کلمه "شوک" در پزشکی خودداری شود.

"رای سونک" اشاره میکند که ویتگن اشتین از این امر بسیار خوشحال شد که نتایج علمی ارتباط بین وجه سنگین فلسفه زبانی و معاینات کلنیکی را ببیند.

برگرفته از روزنامه داکنز نی هتر (اخبار روز) سوئد.

متاسفانه ویتگنشتاین آنطور که باید و شاید در کشور ما ایران معروف نیست. و این شاید دلیلی باشد بر ضعف مترجمان ایرانی. تا آنجا که من اطلاع دارم تنها یک کتاب بنام "ویتگنشتاین" که یوستوس هارت ناک آنرا نوشته، توسط آقای منوچهر بزرگمهر به فارسی ترجمه شده است.

نادر

سهراب و فروغ از دید اخوان

در مجله دنیای سخن شماره 40 مطلبی است تحت عنوان فوق، که طبق نوشته مجله به عنوان پیشگفتار "صدای پای آب" سپهری که به سه زبان در اتریش منتشر گردیده، آمده است. در اینجا ما قسمتی از آن نوشته را برای خوانندگان خود بچاپ میرسانیم.

شعرهای سهراب سپهری را که همسن و سال بودیم من در جوانی در بعضی مطبوعات و در چند کتابش از تجربه های نخستینش در شعر نو قبلا دیده بودم، به نظرم تجریه های موفقی در شعر نو نبود و سهراب هنوز داشت می آزمود. اخیرا "هشت کتاب" او هم یکجا درآمد. از همان کتابهای نخستین و کتابهای اخیرش که دیدم این اواخر خوشبختانه به سادگی و صفا و صلح برگشته ولی باز میخواهد "چیزی دیگر" باشد، اما بشدت زیر تاثیر فروغ فرخزاد است، همانطور نرم و نازکانه، و میخواهد لطیف و غیرعادی هم بوده باشد. شعرهای اخیر سهراب سپهری شدیدا زیر تاثیر شعرهای اخیر فروغ فرخزاد است یعنی دو کتاب و چند کار اخیرش از دو کتاب و چند کار اخیر فروغ سخت متاثر است.

"بوی هجرت می آید" در ندای آغاز به خوبی یادآور "پرنده رفتنی است" که فروغ گفته و این یک مثال است و اشارت اگر حالش را داشته باشی دهها مثال و بشارت میتوانی پیدا کنی. اصلا در این کارهای اخیر سهراب چه از لحاظ بیان (نگوئیم زنانه و خانمی) بگوئیم نازکانه بودن و ظرافت و لطافت که هنجار بعضی از انواع و اغراض شعر است، چه و گاه طرز نگاه، حظور فروغ را به وضوح میتوان احساس کرد. من از تقلید حرف نمی زنم، بلکه از تقریبا نزدیکی روح و بیان شعر سخن میگویم، ..... یک کمی به جلوتر برگردیم میخواهم بگویم شباهت و زیر تاثیر بودن سهراب، یعنی زیر تاثیر فروغ بودن سهراب، در شعر های اخیرش در عین حال یک دو تفاوت قدری بزرگ با فروغ دارد البته، این را نباید از یاد برد. این دو تفاوت به فروغ فرخزاد امتیاز والا و درخشانی - سهل و ممتنع نیز - میدهد که سهراب در کسب آن فقط آنرا میخواست که لطیف و ظریف و "نازکانه" باشد. قصدم به هیچ وجه و مطلقا مسئله زن و مرد بودن نیست، فروغ چنانکه باری گفته شده است "مردی و از صد مرد هم بیشی، تو زنی، مردانه ای، سالاری..." بله قصدم مسئله زن و مرد بودن این دو نیست، این طور هم میشود گفت مثل خیلی چیزها که خیلی جورها میشود گفت که سهراب، مطلقا نمی کوشد که نشان دهد که مرد است، اصلا گویا لزومی هم ندارد، ریش و پشمی و شمایلی ظاهرا کافی است، نقاشی که این تفاوت را بخوبی نشان میدهد، عکس نیز باری، بطوری سهراب در این معنی موفق بوده است و چه توفیق نادر و غیر عادی و شگفتی که تحسین برانگیز است، بقدری سهراب در امر بیتفاوتی نسبت یه امر طبیعی و ابلهانه مرد و زن بودن یا نبودن داشته که براستی حیرت آور است و من شنیده ام که از قدیم الایام مرد مرد بوده و زن زن، بهرحال قصدم مساله زن و مرد بودن در قیاس فروغ و سهراب، مطلقا نیست، اما در مقایسه سپهری، یک دو تفاوت نیمچه بزرگ وجود دارد که به فروغ (که خود در آثار اخیرش ساخته و پرداخته ابراهیم گلستان بود و پرورده او و برآورده او، من با همه حواس پرتی این طور مسائل، نمی دانم چرا از یادم میرود) گفتم یک دو تفاوت نیمچه بزرگ نسبت به کائنات کون و فضا و خدا و غیره بین شعر سهراب و فروغ وجود دارد که به فروغ امتیاز والا و درخشانی میدهد، که سهراب این امتیاز را مطلقا ندارد.

وقایع اتفاقیه

بالاخره یکی از اعضای گروه هومان که تقاضای پناهندگی او قبلا توسط اداره مهاجرت سوئد رد شده بود، موفق به گرفتن پناهندگی در سوئد گردید. بعد از دریافت جواب رد اداره مخاجرت، گروه هومان و گروه ار اف اس ال _گروه مبارزه برای برابری جنسی در سوئد) با ارسال نامه های اعتراضی به اداره مهاجرت و تشریح مخاطراتی که در ایران متوجه همجنسگرایان ایرانی است، موفق شدند اداره مذکور را به تغییر تصمیم خود وادارند.

مجله پیوند که به کوشش جمعی از ایرانیان مقیم هلند منتشر میشود، در شماره 7 و 8 تیر ماه 1370 خود اقدام به درج اطلاعیه تشکیل گروه هومان کرده است.

آدرس این مجله:

CIPS

Postbus 3002

2601 DA De Delft--Holland

و قیمت آن 5 فلورن هلندی می باشد.

در ماه فوریه 1990 اولین گروه متعلق به زنان همجنسگرا در تایوان تشکیل گردید. قبل از ابن محل ملاقات این زنان، تنها قهوه خانه ای معمولی بوده که در آن با هم ملاقات میکرده اند. این گروه جدید قصد ایجاد یک خط تلفن، و تلاش برای تغییراتی در قوانین تایوان در مورد همجنسگرایی را دارد.

پارلمان لتونی در اتحاد شوروی تصمیم به لغو پاراگراف مربوط به همجنسگرایی در قوانین جزائی کشور گرفت. با این تصمیم، لتونی اولین جمهوری در اتحاد شوروی است که قانون منع همجنسگرائی را لغو میکند. هنوز معلوم نیست مسکو با این تصمیم پارلمان لتونی چگونه برخورد خواهد کرد.

کنفرانس جهانی "ایلگا" (سازمان زنان و مردان همجنسگرا امسال در مکزیک برگزار میشود. مقامات سیاسی و دولتی مکزیک از این امر ناخشنودند و سال گذشته تلاش کردند تا از برگزاری این کنفرانس در مکزیک جلوگیری کنند اما فشار گروههای همجنسگرا در کشور های مختلف این تلاش دولتمردان مکزیکی را خنثی کرد.

بعد از سرنگونی رژیمهای حاکم بر اروپای شرقی، اینک همجنسگرایان در اغلب این کشورها شروع به تشکل و سازماندهی خود کرده اند. طبق اخبار واصله تابحال گروههایی در چکسلواکی، مجارستان، لهستان و شهرهای مختلف شوروی از جمله مسکو و لنینگراد و همچنین جمهوری های بالتیک بوجود آمده اند.

بعد از تشکیل گروه هومان، علیرغم سکوت اکثریت گروههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایرانی، اما گروههای و سازمانهای همجنسگرا از کشور های مختلف جهان ضمن درج اطلاعیه تشکیل گروه و ارسال نامه های حمایتی به هومان، حمایت خود را از گروه هومان اعلام کرده اند. از میان این گروهها میتوان Shakti Khabar شاکتی خبر (انجمن همجنسگرایان جنوب آسیا) نام برد که در دو شماره اخیر خبرنامه خود مقالاتی درباره گروه هومان بچاپ رسانده است.

آگهی آشنایی

101- پسری هستم 34 ساله، علاقمند به موسیقی، رقص، داستانویسی، رانندگی، طبیعت، کوهنوردی و بخصوص موسیقی ایرانی هستم. متولد هندوستان هستم، زبان فارسی میدانم و در حال حاضر ساکن آمریکا میباشم. مشتاق دوستی و مکاتبه با دوستان عزیز عضو گروه هومان میباشم. میتوانید هم به فارسی و هم به انگلیسی نامه بنویسید.

102- پزشک هندی، ساکن بمبئی. علاقمند به آشنائی و مکاتبه با دوستان عزیز ایرانی به زبان انگلیسی هستم. شاید بتوانیم همدیگر را در سوئد ببینیم.

103- اعضا گروه هومان، ما دو پسر جوان آلمانی 26 و 29 ساله هستیم. حدود 6 سال است که با هم زندگی میکنیم و علاقمند به مکاتبه با اعضا گروه هومان بزبانهای انگلیسی، آلمانی و یا روسی هستیم.

104- پسری هستم اهل انگلستان و مشتاق مکاتبه و آشنایی با اعضا گروه هومان میباشم. برای مکاتبه به انگلیسی نامه بنویسید. مشغول تحصیل بوده و به ورزش، موسیقی، کتاب، فیلم و عکاسی علاقمندم.

105- پسری هستم 22 ساله. اهل و ساکن شوروی و مشغول تحصیل در رشته معلمی هستم. علاقمندم به مکاتبه با اعضا گروه هومان بزبان انگلیسی و یا روسی میباشم.

106- مردی هستم 55 ساله، مهندس و ساکن کشور فرانسه. علاقمند به مکاتبه با پسری جدی میباشم. شاید که در مسافرتهای آینده بتوانیم با هم باشیم. نامه های خود را بزبانهای فرانسه، انگلیسی و یا اسپانیایی بنویسید.

برای درج آگهی در هومان

معادل 5 دلار پول کشوری که در آن زندگی میکنید را به شماره حساب ...... واریز و فیش آنرا همراه با آگهی خود به آدس :

HOMAN C/O RFSL

BOX 45090

10430 STOCKHOLM, SWEDEN

ارسال دارید. نام و آدرس کامل خود را در نامه قید کنید.

هومات از درج آدرس، شماره تلفن و همچنین از چاپ عکس افراد آگهی دهنده اکیدا خودداری میکند.

برای پاسخ گفتن به آگهی آشنائی چاپ شده در هومان:

1- نامه خود را در پاکتی گذاشته، در پاکت را بچسبانید و روی پاکت با مداد شماره آگهی را بنویسید. (خوانا باشد.)

2- معادل 5 دلار پول کشوری که در آن زندگی میکنید را به شماره حساب ...... واریز و فیش آنرا همراه با نامه سربسته خود در پاکت بزرگی گذاشته به آدرس هومان ارسال دارید.

نامه شما بلافاصله و بمحض دریافت به آدرس آگهی مربوطه ارسال خواهد شد.

"آرگو" گروهی تازه تاسیس برای دفاع از همجنسگرایان مسکو

"آرگو" گروهی است تازه تاسیس و سخنگویی انرا ولادیسلاو اوتانو بعهده دارد، و تا بحال یک شماره از نشریه خود بنام "خطر" را منتشر کرده است. ولادیسلاو از جمله افرادی بود که در سال 1989 اولین روزنامه همجنسگرائی بنام Tema را در شوروی منتشر کردند، اما بعدها در بین افراد گروه اختلافاتی در مورد شیوه تاکتیکتها بروز کرد و از هم جدا شدند.

"آرگو" گروهی است با ساختار دموکراتیک که قصد فعالیت در چهارچوب قوانین شوروی را دارد، اما افرادی که حول Tema متشکل شده اند، در فعالیتهای خود بیشتر به شیوه آنارشیستی متوصل میشوند.

هزینه اولین شماره روزنامه "خطر" را افراد داوطلب متقبل شده اند و روزنامه را در تیتراژی با 99 نسخه بچاپ رسانده و آنرا بصورت مجانی توزیع کرده اند. با وجود همین تیتراژ کم اما نشریه بدست عده وسیعی رسید. گفته میشود که هر نسخه روزنامه را پانزده تا بیست نفر خوانده اند. آرگو این را از تعداد نامه هائی که بعد از آن دریافت داشته، نتیجه میگیرد. "آرگو" برای سازماندهی و گسترش کارها دست به یک تحقیق اجتماعی زده است. به این شکل که پرسشنامه ای با هشتاد سئوال برای هر نویسنده نامه ارسال داشته و از آنها خواسته که به سئوالات جواب دهند. این گروه قصد دارد که نتیجه این تحقیقات را پشتوانه ای برای فعالیت خود در راه تغییر قوانین ضد همجنسگرایی و بخصوص پاراگراف 121 بکار گیرد. پاراگراف 121 در قانون مجازات شوروی، همجنسگرایی را ممنوع اعلام میکند. موضوع جالب اینکه "آرگو" در انتخاب تاکتیک برای مبارزه، دقت زیادی بخرج میدهد. مثلا در رابطه با کنفرانس بین المللی حقوق بشر که قرار است بعد از تابستان امسال در شوروی برگزار شود، گروه مخالف تظاهرات در میدان سرخ مسکو میباشد. بالعکس "آرگو" تلاش میکند که شرکت کنندگان در کنفرانس چگونگی وضعیت همجنسگرایان شوروی را مطرح کرده، از دولت شوروی بخواهد تا قوانین خود را با توجه به حقوق بشر و رفع ستم از جمله رفع ستم جنسی بر علیه همجنسگرایان تنظیم کند. احتمالا گروه آرگو این تاکتیک خود را با توجه به ذهنیت توده ها که در نتیجه سالها تبلیغات منفی بر علیه همجنسگرائی، مسموم شده، اتخاذ کرده است.

همجنسگرایی

کلمه Homosexualitet (همجنسگرایی) از ریشه لاتین "همو" یا هومو" به معنی انسان گرفته شده که به یونانی معنی "مشابه" میدهد. هموسکسول یا همجنسگرا به کسی گفته میشود که تمایلات و گرایشات جنسی او رو به جنس موافق دارند و از آمیزش جنسی با جنس مخالف خود ارضا نمی شود. عکس کلمه Homosex کلمه هتروسکس (Heterosex) میباشد. کلمه هترو (Hetero) در یونانی بمعنای "یکی دیگر"،"از نوع یا تیپ دیگر" و همچنین بمعنای "جداشده" میباشد. پس هتروسکسول کسی است که به جنس غیر موافق خود به "تیپ دیگر" گرایش دارد.

در مورد زنان همجنسگرا معمولا کلمه لسبیک (Lesbisk) بکار برده میشود. و رابطه جنسی بین دو زن را عشق لسبیکی می نامند. این اصطلاح از آنجا گرفته شده که شاعره معروف یونانی "سافو" (600 سال قبل از مسیح) در جزیره لسبوس (جزیره ای یونانی در نزدیکی ترکیه) می زیست. گفته میشود که اطرافیان این شاعره فقط زنان و دختران جوان بوده اند و او به آنها شعر و موسیقی می آموخت.

از آنجا که درجه شدت گرایش افراد به جنس موافق و مخالف بسیار متفاوت میباشد، گفته میشود که مفهوم همجنسگرایی مفهومی صریح و روشن نیست. مثلا ممکن است فردی 40 درصد به جنس موافق و 60 درصد به جنس مخالف خود گرایش داشته باشد و یا بلعکس، و همینطور مقدار درصد گرایشها بسیار متفاوت میباشد. افرادی که تمایلات جنسی آنها به هر دو جنس موافق و مخالف در حوالی مرز پنجاه درصد باشد، را بیسکسول (Bisexuell) مینامند. این افراد از آمیزش جنسی هم با زن و هم با مرد تقریبا به یکسان لذت میبرند. گفته میشود که بین 5 تا 10 درصد افراد هر اجتماعی همجنسگرای کامل هستند.

دلایل و علل اینکه چرا تمایلات جنسی یک فرد رو به جنس موافق گرایش می یابند. نامعلومند. تحقیقاتی در مورد ارثی بودن و همچنین تحقیقات هورمونی هم صورت گرفته اما در این عرصه اختلافی بین همجنسگرایان و غیر همجنسگرایان مشاهده نشده است. به همین خاطر نظریه ای که میگوید میتوان همجنسگرایان را به کمک تزریقات هورمونی معالجه کرد، ساده و غیر علمی است. نظریه ای هم میگوید که مفاهیم زن با مرد با کودک زاده نمی شوند، بلکه در دوران کودکی او شکل میگیرند و مفهوم خود را می یابند. و از آنجا که گرایشات جنسی بین انسانها یک عامل بیولوژیکی است پس وراثتی می باشد، اما در رابطه به همجنسگرایی این عوامل بیولوژیکی بشکل پیچیده ای عمل میکنند و آن مکانیسمهای باز هم پیچیده روانی، و .... که در دوران کودکی (احتمالا در دوره نوزادی) در شکل گیری مفاهیم زن یا مرد نزد کودک دخالت میکنند (و روشن کردن این مفاهیم هم غیر ممکن است)، شناخت کارکرد و ساختار بسیار پیچیده عوامل بیولوژیکی در همجنسگرایان را دشوار و تقریبا نا ممکن میسازد.

خیلی ها به غلط بر این باورند که مردان همجنسگرا حالات و رفتار زنان را دارند و زنان همجنسگرا بلعکس. اما این برداشت بسیار ذهنی و بدور از واقعیت میباشد. بعضی ها هم همجنسگرایی را تحت عنوان پدیده بیولوژیکی غیر طبیعی که در خدمت تولید مثل و ادامه نسل بشر نیست، را محکوم و مطرود میدانند. این قضاوت زمانی اعتبار خواهد داشت که پذیرفته شود که آمیزش جنسی بین دو جنس مخالف تنها زمانی از نظر اخلاقی پذیرفتنی و قابل دفاع است که هدف فقط و فقط درست کردن بچه باشد، که در این صورت همه افراد اجتماع بجرم انجام عمل غیر اخلاقی باید محکوم و مطرود شوند. علاوه بر آن کاربرد وسایل پیشگیری از بارداری بی مورد خواهد بود و کسی که سراغ آن را میگیرد. حتما قصد انجام یک عمل غیر اخلاقی دارد. و ......

همجنسگرایی به هیچ وجه بیماری و یا غیر اخلاقی نیست که باید معالجه شود. سرکوب همجنسگرایان در کشورهای دیکتاتور زده نشانه بی فرهنگی توده هاست، و همچنین تراژدی سرکوب انسانهای بی گناهی است که خود در شکل گیری گرایشات جنسی خود تاثیری نداشته اند.

استمنا کردن

استمنا کردن بمعنای ارضای خویشتن است و معمولا با دست انجام میگیرد.

MANUSTUPRUM (استمنا) یک کلمه لاتین است. MANUS به معنای دست و کلمه STUPRUM به معنای زنا میباشد، که در فارسی آنرا زنای با خود و یا عشق ورزی با خود میگویند. استمنا کردن حتی در بین بعضی از انواع حیوانات و همینطور کودکان دیده میشود. میتوان گفت که اکثریت مطلق پسران و دختران در دوران بلوغ دست به استمنا میزنند. حتی افراد متاهل (چه زن و چه مرد) هم هرازگاهی دست به استمنا میزنند بدون اینکه زندگی جنسی آنان دچار اختلال شود. خیلی ها در یک هماغوشی برای رسیدن به اوج شهوت و لذت، استمنا کردن را بر عمل دخول ترجیح میدهند، چرا که این کار برای آنها لذت بیشتری بهمراه داردو استمنا کردن معمولا در تنهایی صورت میگیرد ولی نه همیشه. بسیاری از زوجها از طریق استمنا کردن برای طرف مقابل، همدیگر را ارضا میکنند. این عمل بیشتر در بین زوجهای جوان دیده میشود. کلمه ONANI (جلق زدن) از داستانی در انجیل گرفته شده است، به این ثورت که اونان از فرمان پدر مبنی بر همبستر شدن با بیوه برادر خود سرپیچی کرد و در عوض "آب خود را بر زمین ریخت". گناه اونان همانا بیرون کشیدن آلت خود از زن برادر به هنگامی که او (اونان) به اوج لذت جنسی رسیده بود و از آنجا بود که جلق زدن یا استمنا کردن به عنوان یک گناه بحساب آمد. اینکه امروز هم هنوز عده ای با توجه به باورهای ذهنی مذهبی خود و قضاوتهای جامعه، بعد از جلق زدن احساس گناه میکنند را در همین رابطه میتوان توضیح داد. همینطور این برداشت غلط که گویا استمنا کردن مضر است و باعث بیماریها فیزیکی و روانی میگردد.

برگرفته از فرهنگ پزشکی جلد چهارم

ظلمی دیگر در حق زنان

یک محقق ژاپنی در مورد توالت رفتن افراد تحقیقات جالبی بعمل آورده که بد نیست آنرا در اینجا نقل کنیم. نتیجه تحقیقات این محقق نشان میدهد که زنان ژاپنی روزانه 12/5 متر کاغذ توالت استفاده میکنند، یعنی حدود سه برابر مردان که روزانه 3/5 متر کاغذ توالت استفاده میکنند. نتیجه دیگر اینکه موسیقی آرام به مشکل شکم مساعدت میکند. مثلا موسیقی باخ یبوست را از بین میبرد و موسیقی بولرو برای اسهال خوب است.

محقق ژاپنی هیدو نیشیوکا نتیجه تحقیقات خود را تحت نام "میتوان از یک توالت به جهان نگریست" در توکیو پایتخت ژاپن ارائه داد. این محقق نتیجه میگیرد که مرد ژاپنی برای ادرار بطور متوسط 31/7 ثانیه وقت لازم دارد، در حالی که زن ژاپنی حداقل به یک دقیقه و 33 ثانیه وقت نیاز دارد و با توجه به این نتایج این تحقیق اعلام میکند که حداقل سه برابر توالتهای مردانه، باید توالت زنانه در شهر ساخته شود.

ویروس "هـ ، ای ، و" و بیماری ایدز

"هـ ، ای ، و" حروف اول Humant Immun brist Virus (ویروس کمبود مصونیت انسانی) میباشد. این ویروس به بخشی از گلبولهای سفید خون حمله ور شده و سیستم دفاعی بدن را در برابر بیماریها و عفونتها درهم میریزد.

در مرحله ای که سیستم دفاعی بدن (مصونیت) بسیار ضعیف گردیده و بدن مورد حمله بیماریهای عفونی خطرناک قرار میگیرد، این بیماری ایدز خوانده میشود.

طرق سرایت "هـ ، ای ، و"


از طریق آمیزش جنسی

از راه خون و مواد تولید شده از خون

از مادر به کودک در دوران بارداری یا در ارتباط با زایمان

با توجه به طرق سرایت محدود ذکر شده امکان جلوگیری از سرایت و پخش این بیماری وجود دارد.

شیوه جلوگیری از سرایت ویروس "هـ ، ای ، و"


از آنجایی که تمام کیسه های خون از پائیز 1985 در کشور سوئد و همینطور اکثر کشورهای اروپای غربی آزمایش میشوند از سرایت این ویروس از طریق خون و مواد حاصله از آن جلوگیری گردیده است.

این ویروس تاکنون بیشتر از راه آمیزش جنسی به مبتلایان سرایت کرده است. و سرایت از طریق آمیزش جنسی به سه طریق زیر است:

نزدیکی به شکل مقعدی یعنی دخول آلت مرد در مقعد.

نزدیکی بشکل مهبلی یعنی دخول آلت مرد در مهبل

نزدیکی دهانی یعنی تماس دهان با دستگاه تناسلی

مسلما احتمال ابتلا ویروس مذکور هنگام آمیزش جنسی بطور قاطع نمی توان اظهار نظر کرد. با توجه به تجربیات و تحقیقات چند ساله در این مورد، محققین و پزشکان متخصص میدانند که آمیزش از راه مقعد خطر بیشتری را در بر دارد. از آنجا که قسمت انتهای روده بزرگ سرشار از مویرگ بوده و به آسانی شکاف برمیدارد.

در مورد آمیزش جنسی از راه دهان، چنانچه آب منی یا ترشحات مهبل وارد دهان نشود، گمان میرود خطر کمتری بهمراه داشته باشد.

سرایت از راه بوسیدن

چنانچه در دهان زخم و یا خونریزی وجود داشته باشد، بوسه عمیق (زبان در دهان) میتواند خطر سرایت دربر داشته باشد ولی بوسه های معمولی و حتی بوسه های عمیق در صورت عدم وجود زخم و یا خونریزی خطری برای سرایت ویروس "هـ ، ای ، و" ندارد. پزشکان و متخصصان جنسی بهترین و مطمعن ترین وسیله جلوگیری از سرایت این ویروس را استفاده از کاپوت میدانند. کاپوت را برای جلوگیری از تماس مخاطی در مواقع نزدیکی (تماس جنسی) باید استفاده کرد.

آمار ثبت شده تعداد مبتلایان به ویروس "هـ ، ای ، و" در سوئد در سه ماهه آخر 1990. این آمار از طرف سازمان دولتی میکروب شناسی سوئد Statens baktreiologiska Laboratoriet--SBL ثبت و گزارش داده شده است.

طریق سرایت تعداد مردان تعداد زنان جمع کل
تماش جنسی بین مردان 25 _ 25
سرایت از طریق مواد مخدر (سرنگ) 5 1 6
تماس جنسی بین مرد و زن

(سرایت از مرد به زن یا از زن به مرد)

28 20 48
مادر به نوزاد 1 _ 1
سرایت از طرق نامعلوم 1 _ 1
60 21 81

تعداد کل مبتلایان به ویروس "هـ ، ای ، و" در سوئد تا تاریخ 1990/12/31 میلادی

طریق سرایت تعداد مردان تعداد زنان جمع کل
تماش جنسی بین مردان 1296 _ 1296
سرایت از طریق مواد مخدر (سرنگ) 412 163 575
سرایت از خون و مواد تولیدی از آن 148 42 190
تماس جنسی بین زن و مرد 316 248 564
سرایت از مادر به نوزاد 5 6 11
طرق ناشناخته 16 3 19
جمع کل 2193 462 2655

تهیه کننده آرمان، سخنگوی گروه هومان

چنانچه سئوالاتی در مورد ویروس "هـ ، ای ، و" و بیماری ایدز داشته باشید میتوانید با سازمانهای زیر تماس بگیرید:

بنیاد کشتی نوح - صلیب سرخ Stiftenlsen Noaks Ark--Roda Korset

سازمانی که مبتلایان به "هـ ، ای ، و" و ایدز، و بستگان آنها و افرادی که احساس نگرانی میکنند را راهنمایی و کمک میکند

شماره تلفن کشیک ایدز: .....

شماره تلفن کشیک ایدز برای کسانی که به فارسی و یا ارمنی صحبت میکنند: ..... روزهای دوشنبه بین ساعات 17 الی 21 شب.

گروه مثبت Positiva Gruppen

سازمانی برای مردان همجنسگرا و دوجنسی که به ویروس "هـ ، ای ، و" مبتلا هستند. شماره تلفن:

..... چهارشنبه ها بین ساعات 16 الی 21 بعد از ظهر.

اتحادیه سراسری برابری جنسی RFSL

شماره تلفن: ..... دوشنبه ها بین 9 تا 21، سه شنبه ها تا جمعه 9 تا 16

شماره کلنیک ویژه جوانان: .....

اتحادیه سراسری اطلاعات جنسی RFSU

شماره تلفن: ..... دوشنبه ها تا پنجشتبه ها بین 11 تا 12



Homan m01 01.jpg