نامه از یک همجنس گرا از انگلستان به خاتمی

از دانشنامه همجنس‌گرایان
پرش به: ناوبری، جستجو

انگلستان 2001/11/11

آقای محمد خاتمی رئیس جمهور ایران

با سلام،

من یک ایرانی هستم که با آمدن رژیم جمهوری اسلامی، بجرم عدم اعتقاد به رژیم اسلامی، که حق طبیعی هر انسانی است، اما "تمدن" شما که اینهمه از آن حرف میزنید، تاب تحمل حقوق انسانها ‏را ندارد، مجبوراً برای نجات جانم مجبور به خروج از کشور و آمدن به غرب ‏شدم. مرحوم پدرم سواد خواندن و نوشتن نداشت، اما دو بار به مکه رفته بود و حاجی مسلمان خدا شناسی بود، اما به محض آمدن رژیم اسلامی و مشاهده قتل، کشتار، سرکوب زنان و دیگر اقلیتها، اعتقاد خود به خدا و اسلام را کنار گذاشت و درست 3 ‏سال بعد از آمدن ج. ا. و اعدام خواهر 23 ‏ساله ام در خانه ما نه از مهر و جا نماز و نه از نماز و روزه خبری بود.

آنزمان من 18 ‏سال بیشتر نداشتم و حتی شناخت محدود امروزی را هم نداشتم. ‏کشتار بهائیان و همجنسگرایان، سرکوب سنیان، پیگرد یهودیان و دستگیری و اعدام سیاسیون مخالف رژیم، سیاست روزمره و دائمی رژیم اسلامی در این 23 ‏سال بوده.

4 ‏سال بعد از خروج از کشور ، در یک بیمارستان در غرب کارگرفتم و روزی از روی کنجکاوی ‏گذارم به اتاق کوچکی در آن بیمارستان افتاد که بعنوان کلیسای بیمارستان از آن استفاده میشد. من مذهبی نیستم اما کشیش، که از روی قیافه فکر کرده بود من شاید مسلمان باشم، گفت اگر میخواهید نماز بخوانید، راحت باشید، ما این کلیسای کوچولو را با ادیان دیگر از جمله اسلام قسمت میکنیم، و فرش نماز مخصوص مسلمانها را بسویم دراز کرد. گفتم تو کشور من ایران، پیروان ادیان دیگر را سرکوب میکنند، گفت، اینجا دمکراسی، آزادی مذهب و حقوق بشر رعایت میشود. ‏و این، چشم مرا به سوی تمدن غرب باز کرد. به جزئیات نمیپردازم فقط یک سئوال میکنم، چرا مردم نه فقط یک کشور مسلمان، که همه کشور های به اصطلاح اسلامی، اگر فرصتی پیدا کنند، از جامعه خود فرار و به غرب پناه می آورند؟

شما با آنهمه وعده و وعید که در این سالهای ریاست جمهوری داده دید، به کدام وعده عمل کرده دید؟ شما همین هفته در جلو چشمان نمایندگان کشور های جهان باز هم از گفتگوی تمدنها حرف زدید. آیا واقعا باور میکنید که جهانیان حرفهای شما را جدی میگیرند وقتی میبینند که آن تمدنی که شما نمایندگی میکنید، هیچ دستاوردی بجز نکبت و بدبختی برای مردمی که در سرزمینهای ‏آن تمدن ادعائی شما زندگی میکنند، با خود بهمراه نداشته است.

از قضا همین مسابقه فوتبال ایران و ایرلند را میبینند که شما به سیصد زن ایرلندی اجازه ورود ‏به استادیوم را میدهید اما ورود زنان ایرانی را ممنوع. تاثیر این کار شما و کار کرد تمدن ادعائی اتان بر زنان ایرلندی را با تاثیر گفته آن کشیش بر من ایرانی سابقا مسلمان رعایت کنید و کلاه خود را قاضی کنید.

من یک همجنسگرای ایرانی هستم که هویت جنسی خودم را قبول و به آن افتخار میکنم. اینجا نه تنها قانون حامی حقوق من است که خانواده همسرم که یک مرد انگلیسی است هم ‏از ما حمایت و با ما رفت و آمد دارند، در عوض همجنسگرایان در ایرانی که شما رئیس جمهورش هستید ودر زیر تمدن شما نه تنها توسط خانواده و آشنائیان و فرهنگ عقبمانده سرکوب میشوند که طبق قانون مجازات "تمدن" اسلامی دولت شما، بربر منشانه اعدام میشوند و قاتلی مثل ‏محمدی گیلانی رئیس دیوان مالی کشور شماست که میگوید "آتش بیفروزند و فرد مرتکب لواط را در بیدازند" . این چه تمدنی است که شما نمایدگی میکید که با علم امروزی نمیخواند، چرا که طبق تمام تحقیقات علمی، همجنسگرائی یک گردش طبیعی جنسی در بخشی از انسانهاست. آقای خاتمی، ‏من ترس از این ندارم که مرا متهم کید که به فرهنگ و تمدن غرب تسلیم شده ام. شما بهترش را بیاورید تا طرفدار شما شوم.

من با بسیاری از سیاستهای خارجی آمریکا موافق نیستم، اما راسش من ارزشهای مشترک زیادی ‏با غرب از جمله آمریکا دارم، مثل حقوق بشر، زنان، اقلیتها قومی و مذهبی، حقوق همجنسگرایان ، آزادی اندیشه، و.... در حالی هیچ وجه اشتراکی نه با بن لادن و طالبان و نه تمدن ادعائی شما ندارم. این را نه فقط من ایرانی 20 ‏ سال ساکن غرب میگویم، این را مردم کوچه و بازار در ایران هم میگوید و شما این را خوب میدانید.

بخاطر خدای خود و مذهب خود هم که شده، از سرکوب هموطنان من دست بردارید. دمکراسی، حقوق بشر، آزادی زنان، حقوق اقلیتهای قومی ، مذهبی، دگراندیشان و همجنسگرایان همه ‏دست آورد های تمدن غرب است درست مثل اینترنت، تلفن، برق، ماشین و که باید از آن همه انسانهای کره خاکی ما باشد.

یک ایرانی غربی