بی خیالی طی کردن و از مظلومیت نالیدن
تاریخ نشر :
کسانی را می شناسم که همه فرصت های آرام زندگی را برای خوش بودن در لحظه هزینه کردند و در این فکر نبودند که مقداری از این فرصت ها باید برای آینده سرمایه گذاری شود. ما باید به عنوان همجنس گرا بدانیم سبک زندگی و راه و روش هایی که می تواند برای یک دگر جنس گرا حداقل های زندگی را فراهم می کند برای ما می تواند کاملا ناکافی باشد. ما از تمام امکاناتی که خانوادها و حکومت اسلامی برای سایرین فراهم می کند برخوردار نیستیم، برای مثال در زمینه استقلال اقتصادی، پشتیبانی عاطفی، زندگی با شریک زندگی و بسیاری از موارد دیگر ما نمی توانیم مانند دگرجنس گرایان در انتظار موقعیت ها و پشتیبانی های رایج باشیم و باید بیشتر بر توانمندی فردی خود اتکا کنیم. مشکل ما این است که مانند برادر و خواهر و سایر کودکان در خانواده ها بزرگ می شویم، مانند آنها به سبک زندگی اشرافی یا غیر اشرافی ولی وابسته با خانواده خو می گیریم و انتظار داریم که این وضع ادامه پیدا کند، در صورتی که چنین نخواهد شد، هر چه سن بالاتر می رود بیشتر به لحظه ای نزدیک می شویم که مورد تبیعض قرار بگیریم و اگر قبل از رسیدن به این لحظه آمادگی لازم را نداشته باشیم و سرمایه گذاری های لازم را نکرده باشیم غافل گیر و درمانده خواهیم شد و کاری جز آه و ناله نخواهیم کرد. برای جلو گیری کردن از این وضعیت لازم است بخشی از فرصت های زندگی که در آن درگیری و کشمکش و جنگ اعصاب نداریم را برای توانمند کردن خودمان هزینه کنیم، البته برای خوانندگان این متن احتمالا دوران کودکی و نوجوانی که مناسب ترین زمان برای توان مند شدن است گذشته و شاید اکنون درگیر کشمکش ها با خانواده و جامعه و لحظات بحرانی شده باشید ولی من به تجربه دیده ام که با وجود همه این مصیبت ها هر چند گاهی زندگی بسیاری از ما آرام می گیرد، در این زمان است که ممکن است به این فکر بیفتیم که تمام درد و رنج های پیش آمده و محرومیت ها را جبران کنیم و از فضای باز و آرامش موقت برای کارهایی که همیشه آرزوی آن را داشتیم و ما را شاد می کند نهایت استفاده را ببریم، در همین جا است که فرق بازنده نهایی و کسی که می تواند خود را نجات دهد مشخص خواهد شد، اگر بخشی از این فرصت های موقت را برای آموختن توانمندی هایی که می تواند به استقلال ما کمک کند یا وارد شدن در یک حرفه و یا حتی مراجعه به روان درمانگر غیر مذهبی با دانش به روز شده برای بهبود شرایط روانی خود استفاده کنیم در واقع برای آینده خود سرمایه ای دست و پا می کنیم که شاید بتواند زندگی ما را بهبود ببخشد. در جامعه انسانی یا باید خود تلاشی برای بدست گرفتن سرنوشت خود بکنیم یا دیگران سرنوشت ما را به دست خواهند گرفت، متوقع بودن از این و آن و نالیدن از شرایط چیزی را برای ما بهتر نخواهد کرد، دنیا همین است که هست، کسی نخواهد آمد که ما را نجات دهد، در درجه اول خود ما هستیم که می توانیم خود را نجات دهیم.