درگیری خود را با خانواده مدیریت کنید
تاریخ نشر :
نخست باید یاد آور شوم من نه متخصص در رشته های مربوط به این مسئله هستم و نه این نتایج را از راه های آکادمیک و تحقیقات علمی به دست آورده ام، این مطالب تجربه و برداشت شخصی من است و واضح است که می تواند اشتباه باشد و از آن واضح تر این است که اصولا هیچ روش یکسانی برای حل کردن مشکلات همه مردم وجود ندارد، هر کس شرایط مختص به خود را دارد و ممکن است راهی که برای یک فرد نتیجه بخش بوده برای دیگری نتیجه منفی در پی داشته باشد، بنابراین این مطالب را به چشم تجربه شخصی یک فرد بخوانید و با فکر خود بسنجید که آیا می تواند برای شما هم مورد استفاده قرار بگیرد یا نه.
و اما روشی که می خواهم از آن صحبت کنم :
در یک جمله، درگیری خود با خانواده را به سمت درگیری کور فیزیکی ببرید.
تجربه و درک من تا امروز این بوده که درگیری های فیزیکی بسیار قابل تحمل تر هستند و آسیب کمتری به ما وارد می کنند. در مقابل درگیری لفظی و بحث ها و کشمکش ها و قهر و آشتی ها می تواند روان یک انسان را کاملا متلاشی کند و گاهی تاثیر همیشگی و غیر قابل جبران بر روی شما می گذارند، مدت زمانی که زیر تاثیر پیامد های این نوع درگیری می شوید معمولا بسیار طولانی تر خواهد بود.
اما درگیری کور فیزیکی که من به عنوان راه بهتر می شناسم چیست؟، هر روشی که به صورت فیزیکی برای بدن فرد مقابل شما ناخوشایند باشد می تواند یک درگیری فیزیکی به حساب آید، ولی نکته دیگر کور و به ظاهر بی هدف بودن این درگیری است.
اما چطور و چه هنگامی باید از این روش استفاده کرد؟
فرض کنید در کنار کسانی زندگی می کنید که همجنس گرا بودن شما را نمی پذیرند، قصد دارند شما را محدود کنند و زندگی شما را تحت کنترل بگیرند. شما با شناختی که از این افراد دارید و یا از روی تجربه قبلی می دانید که گفتگو با این افراد رفتار آنها را تغییر نخواهد داد، برعکس گفتگو نه تنها مشکلی از شما حل نمی کند بلکه شما را در موضع ضعف قرار می دهد و از جهت روانی افراد مقابل شما را جسور تر می سازد تا در مقابل شما سخت تر شوند. در چنین مواردی گفتگو کردن و دلیل آوردن و توضیح دادن را کاملا و داعما کنار بگذارید.
شما برای پیش گرفتن این روش لازم است که آمادگی جسمانی داشته باشید، از هر روشی برای افزایش قدرت فیزیکی خود استفاده کنید، ورزش کنید، به باشگاه بدن سازی بروید، به کلاس های ورزش های رزمی بروید. ممکن است این کارها برای بسیاری خوشایند نباشد و با شخصیت و روحیات آنها سازگاری نداشته باشد، ولی همیشه برای بدست آوردن چیزی لازم است چیز دیگری را فدا کرد. هیچ تضادی میان اینکه شما شخصیت و ظاهر غیر مردانه داشته باشید و اینکه از قدرت فیزیکی برخوردار باشید وجود ندارد.
اما چیزی که در درگیری بیشتر از برتری قدرت جسمانی شما موجب اثر بخشی درگیری می شود جسارت روانی شما در درگیری فیزیکی است. فرض کنید با یک فرد بسیار قوی تر از خود درگیر می شوید که عملا هیچ شانسی برای مغلوب کردن او ندارید، در چنین وضعی اگر منفعل باشید و در مقابل او تسلیم شوید او را جسور تر خواهید کرد که در آینده شما را مورد آزار قرار دهد، اما اگر منفعل نباشید و با آگاهی از اینکه شانسی برای غلبه بر او ندارید تمام تلاش خود را به کار ببرید که تا جای ممکن هر قدر می توانید به او صدمه وارد کنید می توانید نتیجه مثبت بگیرید، ممکن است فقط بتواید ناخن فرد مقابل را بشکنید یا فقط بتوانید خراشی بر صورت او وارد کنید، اینها باعث می شود تجربه درگیری با شما برای آن فرد همراه با مقداری درد و ناخشنودی و پیامد منفی باشد، در این حالت با اینکه آن فرد عملا بر شما غلبه کرده ولی این کار برایش مجانی تمام نشده و پس از آن باید با پیامد های آن روبرو شود، این پیامد می تواند درد در بخشی از بدن باشد یا احساس شرمساری از زخمی بودن صورت یا پاره شدن لباس. وقتی فرد مقابل با چنین تجربیات ناخوشایندی مواجه می شود متوجه می شود که شما یک فرد آسان برای کنترل کردن و به بازی گرفتن و اعمال اراده کردن نیستید پس در آینده تصمیم گیری در مورد اینکه بر علیه شما اقدامی انجام دهد برایش قدری مشکل تر خواهد بود.
توجه داشته باشید نباید این درگیری ها را محدود به مسائلی که برای شما مهم است و به آن حساسیت دارید مثلا همجنس گرا بودن بکنید. باید سعی کنید در هر مورد کوچک و بزرگی و حتی بی دلیل کار را به درگیری فیزیکی بکشید.
بگذارید یک سناریو را برای شما مثال بزنم.
خانواده شما نشسته اند و تلویزیون تماشا می کنند، حرفی از مسئله همجنس گرا بودن شما یا سایر مواردی که برای شما مهم است در میان نیست و همه چیز خوب و آرام است. شما سرخود و بی مقدمه بلند می شوید و کنترل تلویزیون را بر می دارید و کانال را عوض می کنید و کنترل تلویزویون را در دست خود نگه می دارید. اگر به شما اعتراض شد، هیچ توضیح منطقی نمی دهید، می توانید اصلا جوابی ندهید یا بگویید می خواهم اینجا را ببینم، ممکن است گفتگو ادامه پیدا کند، به هیچ صورت جوابی ندهید که عمیق باشد و نشان دهد پرسش های آنها برای شما مهم است و برای پاسخ دادن و توضیح دادن اینکه چرا کانال را عوض کرده اید دارید از مغز خود استفاده می کنید و حرف های هوشمندانه یا توجیهات موجه می آورید، فقط جواب سربالا بدهید یا جوابی ندهید و مهم تر اینکه خونسرد باشید. این کار شما ممکن است به درگیری فیزیکی منجر شود. حتی اگر هم نشود همین که شما یک کار فیزیکی انجام داده اید یعنی رفته اید و عملا کنترل تلویزون را برداشته اید و در اختیار گرفته اید به نوعی یک تهاجم فیزیکی است.
حالا این کار چه فایده ای دارد؟
نخست شما نبرد را از خانه خود که همان مسائل حساس برای شما است (مثلا همجنس گرایی) به خانه طرف مقابل برده اید، یعنی به جای اینکه در موضع دفاعی بنشینید و منتظر باشید که کی قرار است به خاطر همجنس گرا بودن مورد حمله قرار بگیرید در موضع مهاجم قرار دارید. با این کار از خود در ذهن دیگران تصویر یک فرد پرخاشگر و سخت و کنش گر می سازید، فردی که مانند یک عروسک بی جان نیست که بازیچه دست این و آن شود بلکه کسی است که می تواند به دیگران آسیب بزند. حالا در این میان ممکن است حد اکثر یکی از اعضا خانواده بلند بشود و در گوش شما بزند، شما هم با تمام توان به او حمله کنید. ممکن است کاملا مغلوب شوید، هیچ اشکالی ندارد در صورتی که شما عقب ننشینید و دفعه بعد با توان بیشتر درگیر شوید طرف مقابل شما را به حساب می آورد و حساب کتابهایش را در مورد شما تغییر خواهد داد. حتی اگر شما را از خانه هم بیرون کردند تقریبا مطمعن باشید که مدتی بعد شما را به خانه راه می دهند، کسی با یک شب بیرون ماندن نخواهد مرد. در چنین وضعیتی پشت در خانه کشیک بکشید و سعی کنید در اولین فرصت به زور وارد خانه شوید.
توجه داشته باشید فریاد زدن در صورتی که از فریاد درست استفاده کنید می تواند یک درگیری فیزیکی مفید باشد ولی در صورتی که نامناسب از آن استفاده کنید می تواند شما را به صورت روانی درگیر کند و این همان چیزی است که برای اجتاب از آن به درگیری فیزیکی رو آورده بودند. هنگام فریاد زدن دقت کنید که صدای شما تا جای ممکن بلند و گوش خراش و تهدید آمیز باشد. به هیچ وجه از خود دفاع نکنید، هیچ چیز را توجیه نکنید، هیچ حرف منطقی به زبان نیاورید، فقط و فقط به طرف مقابل به رکیک ترین صورت ممکن پرخاش و تهدید کنید، تهدیدی نکنید که عملی نباشد، مثلا تهدید به قتل نکنید، از تهدید هایی که معنی گسترده دارند استفاده کنید، مثلا "پدرت را در میارم" یا "بیچاره ات می کنم" معنی مشخصی ندارند و می توان هر تفسیری از آن کرد و به نظر نخواهد آمد که دارید تهدیدی می کنید که عملی نیست. هنگام فریاد زدن ترتیبی دهید که تا جای ممکن همسایه ها و هر که در نزدیکی است صدای شما را بشنوند، آبرو ریزی برای خانواده های ایرانی بسیار رنج آور است.
همیشه کور بودن و به ظاهر بی هدف بودن درگیری ها را در نظر داشته باشید، اگر طرف مقابل شما حس کند هدف شما از درگیری فقط و فقط وادار کردن او به پذیرش همجنس گرایی شما است و این پرخاشگری فیزیکی شما موقت و موردی است ممکن است به این نتیجه برسد که با مغلوب کردن فیزیکی شما می تواند همجنس گرایی شما را مغلوب کند. پس باید توجه داشته باشید که از خشونت فیزیکی نه به عنوان یک تاکتیک و روش موقت و در موارد خاص بلکه به عنوان یک شخصت و منش و رفتار پایدار برای خود استفاده کنید.
و اما روشی که می خواهم از آن صحبت کنم :
در یک جمله، درگیری خود با خانواده را به سمت درگیری کور فیزیکی ببرید.
تجربه و درک من تا امروز این بوده که درگیری های فیزیکی بسیار قابل تحمل تر هستند و آسیب کمتری به ما وارد می کنند. در مقابل درگیری لفظی و بحث ها و کشمکش ها و قهر و آشتی ها می تواند روان یک انسان را کاملا متلاشی کند و گاهی تاثیر همیشگی و غیر قابل جبران بر روی شما می گذارند، مدت زمانی که زیر تاثیر پیامد های این نوع درگیری می شوید معمولا بسیار طولانی تر خواهد بود.
اما درگیری کور فیزیکی که من به عنوان راه بهتر می شناسم چیست؟، هر روشی که به صورت فیزیکی برای بدن فرد مقابل شما ناخوشایند باشد می تواند یک درگیری فیزیکی به حساب آید، ولی نکته دیگر کور و به ظاهر بی هدف بودن این درگیری است.
اما چطور و چه هنگامی باید از این روش استفاده کرد؟
فرض کنید در کنار کسانی زندگی می کنید که همجنس گرا بودن شما را نمی پذیرند، قصد دارند شما را محدود کنند و زندگی شما را تحت کنترل بگیرند. شما با شناختی که از این افراد دارید و یا از روی تجربه قبلی می دانید که گفتگو با این افراد رفتار آنها را تغییر نخواهد داد، برعکس گفتگو نه تنها مشکلی از شما حل نمی کند بلکه شما را در موضع ضعف قرار می دهد و از جهت روانی افراد مقابل شما را جسور تر می سازد تا در مقابل شما سخت تر شوند. در چنین مواردی گفتگو کردن و دلیل آوردن و توضیح دادن را کاملا و داعما کنار بگذارید.
شما برای پیش گرفتن این روش لازم است که آمادگی جسمانی داشته باشید، از هر روشی برای افزایش قدرت فیزیکی خود استفاده کنید، ورزش کنید، به باشگاه بدن سازی بروید، به کلاس های ورزش های رزمی بروید. ممکن است این کارها برای بسیاری خوشایند نباشد و با شخصیت و روحیات آنها سازگاری نداشته باشد، ولی همیشه برای بدست آوردن چیزی لازم است چیز دیگری را فدا کرد. هیچ تضادی میان اینکه شما شخصیت و ظاهر غیر مردانه داشته باشید و اینکه از قدرت فیزیکی برخوردار باشید وجود ندارد.
اما چیزی که در درگیری بیشتر از برتری قدرت جسمانی شما موجب اثر بخشی درگیری می شود جسارت روانی شما در درگیری فیزیکی است. فرض کنید با یک فرد بسیار قوی تر از خود درگیر می شوید که عملا هیچ شانسی برای مغلوب کردن او ندارید، در چنین وضعی اگر منفعل باشید و در مقابل او تسلیم شوید او را جسور تر خواهید کرد که در آینده شما را مورد آزار قرار دهد، اما اگر منفعل نباشید و با آگاهی از اینکه شانسی برای غلبه بر او ندارید تمام تلاش خود را به کار ببرید که تا جای ممکن هر قدر می توانید به او صدمه وارد کنید می توانید نتیجه مثبت بگیرید، ممکن است فقط بتواید ناخن فرد مقابل را بشکنید یا فقط بتوانید خراشی بر صورت او وارد کنید، اینها باعث می شود تجربه درگیری با شما برای آن فرد همراه با مقداری درد و ناخشنودی و پیامد منفی باشد، در این حالت با اینکه آن فرد عملا بر شما غلبه کرده ولی این کار برایش مجانی تمام نشده و پس از آن باید با پیامد های آن روبرو شود، این پیامد می تواند درد در بخشی از بدن باشد یا احساس شرمساری از زخمی بودن صورت یا پاره شدن لباس. وقتی فرد مقابل با چنین تجربیات ناخوشایندی مواجه می شود متوجه می شود که شما یک فرد آسان برای کنترل کردن و به بازی گرفتن و اعمال اراده کردن نیستید پس در آینده تصمیم گیری در مورد اینکه بر علیه شما اقدامی انجام دهد برایش قدری مشکل تر خواهد بود.
توجه داشته باشید نباید این درگیری ها را محدود به مسائلی که برای شما مهم است و به آن حساسیت دارید مثلا همجنس گرا بودن بکنید. باید سعی کنید در هر مورد کوچک و بزرگی و حتی بی دلیل کار را به درگیری فیزیکی بکشید.
بگذارید یک سناریو را برای شما مثال بزنم.
خانواده شما نشسته اند و تلویزیون تماشا می کنند، حرفی از مسئله همجنس گرا بودن شما یا سایر مواردی که برای شما مهم است در میان نیست و همه چیز خوب و آرام است. شما سرخود و بی مقدمه بلند می شوید و کنترل تلویزیون را بر می دارید و کانال را عوض می کنید و کنترل تلویزویون را در دست خود نگه می دارید. اگر به شما اعتراض شد، هیچ توضیح منطقی نمی دهید، می توانید اصلا جوابی ندهید یا بگویید می خواهم اینجا را ببینم، ممکن است گفتگو ادامه پیدا کند، به هیچ صورت جوابی ندهید که عمیق باشد و نشان دهد پرسش های آنها برای شما مهم است و برای پاسخ دادن و توضیح دادن اینکه چرا کانال را عوض کرده اید دارید از مغز خود استفاده می کنید و حرف های هوشمندانه یا توجیهات موجه می آورید، فقط جواب سربالا بدهید یا جوابی ندهید و مهم تر اینکه خونسرد باشید. این کار شما ممکن است به درگیری فیزیکی منجر شود. حتی اگر هم نشود همین که شما یک کار فیزیکی انجام داده اید یعنی رفته اید و عملا کنترل تلویزون را برداشته اید و در اختیار گرفته اید به نوعی یک تهاجم فیزیکی است.
حالا این کار چه فایده ای دارد؟
نخست شما نبرد را از خانه خود که همان مسائل حساس برای شما است (مثلا همجنس گرایی) به خانه طرف مقابل برده اید، یعنی به جای اینکه در موضع دفاعی بنشینید و منتظر باشید که کی قرار است به خاطر همجنس گرا بودن مورد حمله قرار بگیرید در موضع مهاجم قرار دارید. با این کار از خود در ذهن دیگران تصویر یک فرد پرخاشگر و سخت و کنش گر می سازید، فردی که مانند یک عروسک بی جان نیست که بازیچه دست این و آن شود بلکه کسی است که می تواند به دیگران آسیب بزند. حالا در این میان ممکن است حد اکثر یکی از اعضا خانواده بلند بشود و در گوش شما بزند، شما هم با تمام توان به او حمله کنید. ممکن است کاملا مغلوب شوید، هیچ اشکالی ندارد در صورتی که شما عقب ننشینید و دفعه بعد با توان بیشتر درگیر شوید طرف مقابل شما را به حساب می آورد و حساب کتابهایش را در مورد شما تغییر خواهد داد. حتی اگر شما را از خانه هم بیرون کردند تقریبا مطمعن باشید که مدتی بعد شما را به خانه راه می دهند، کسی با یک شب بیرون ماندن نخواهد مرد. در چنین وضعیتی پشت در خانه کشیک بکشید و سعی کنید در اولین فرصت به زور وارد خانه شوید.
توجه داشته باشید فریاد زدن در صورتی که از فریاد درست استفاده کنید می تواند یک درگیری فیزیکی مفید باشد ولی در صورتی که نامناسب از آن استفاده کنید می تواند شما را به صورت روانی درگیر کند و این همان چیزی است که برای اجتاب از آن به درگیری فیزیکی رو آورده بودند. هنگام فریاد زدن دقت کنید که صدای شما تا جای ممکن بلند و گوش خراش و تهدید آمیز باشد. به هیچ وجه از خود دفاع نکنید، هیچ چیز را توجیه نکنید، هیچ حرف منطقی به زبان نیاورید، فقط و فقط به طرف مقابل به رکیک ترین صورت ممکن پرخاش و تهدید کنید، تهدیدی نکنید که عملی نباشد، مثلا تهدید به قتل نکنید، از تهدید هایی که معنی گسترده دارند استفاده کنید، مثلا "پدرت را در میارم" یا "بیچاره ات می کنم" معنی مشخصی ندارند و می توان هر تفسیری از آن کرد و به نظر نخواهد آمد که دارید تهدیدی می کنید که عملی نیست. هنگام فریاد زدن ترتیبی دهید که تا جای ممکن همسایه ها و هر که در نزدیکی است صدای شما را بشنوند، آبرو ریزی برای خانواده های ایرانی بسیار رنج آور است.
همیشه کور بودن و به ظاهر بی هدف بودن درگیری ها را در نظر داشته باشید، اگر طرف مقابل شما حس کند هدف شما از درگیری فقط و فقط وادار کردن او به پذیرش همجنس گرایی شما است و این پرخاشگری فیزیکی شما موقت و موردی است ممکن است به این نتیجه برسد که با مغلوب کردن فیزیکی شما می تواند همجنس گرایی شما را مغلوب کند. پس باید توجه داشته باشید که از خشونت فیزیکی نه به عنوان یک تاکتیک و روش موقت و در موارد خاص بلکه به عنوان یک شخصت و منش و رفتار پایدار برای خود استفاده کنید.