گروه هومان چند سئوال و جواب
توضیح: این مقاله در وب سایت گروه هومان منتشر شد.
چند سئوال و جواب
هدف از این نوشته طرح چند سئوالى است که معمولا افراد مختلف از ما همجنسگراها میپرسند و دادن جواب به آنها. چرا که با دقت در سئوالاتى که گاهى افراد مطرح میکنند، میتوان عمق ناآگاهى، و حتى بیسوادى را در آنها دید. هدف از اینکار این است که همجنسگراها راحتتر بتوانند به دفاع از خود بپردازند و تسلیم بى فکرى ( کوته فکرى) افراد نشوند.
س: چرا و چطور شد که تو همجنسگرا شدى ؟
ج: تو بگو چرا و چطور شد که تو همجنسگرا نشدى؟
و یا: چرا و چطور شد که تو دگرجنسگرا شدى؟
و یا : مگر خود تو گرایش جنسى خودت را انتخاب کردى؟
توضیح: هر انسانى در سنین معینى ، در دوره بلوغ خودبخود متوجه میشود که به این و یا آن جنس گرایش و علاقه دارد.
س: کى و چه چیزى باعث شد که تصمیم گرفتى همجنسگرا شوى؟
ج: گرایش جنسى انتخابى نیست پس تصمیمى درکار نبوده، همانطور که خود تو هم تمایلات جنسى ات را انتخاب نکرده اى. پس ، مثل خود تو، نیاز جنسى من همراه من بوده، و وقتى که شناخت درستى از آن بدست آوردم،آن را بعنوان هویت جنسى خودم قبول کردم.
س: ممکن است که همجنسگرائى تو یک مرحله گذرا باشد و تو درست میشوى.
ج: اولا همجنسخواهى نادرست نیست که اگر مثلا یک روز بقول تو من برگشتم، درست خواهم شد، وانگهى اگر معناى این حرف شما، امکان تغییر گرایش جنسى در انسانهاست، پس در مورد خود شما هم باید صادق باشد و ممکن است که شما هم روزى همجنسگرا شوید.
س: همجنسگراها مریض روانى هستند.
ج: اولا مشکلات روحى-روانى افراد ربطى به گرایش جنسى آنها ندارد، دوما تعداد افراد روانى غیرهمجنسگرا در اجتماع بسیار بیشتر از تعداد همجنسگرایانى است که ممکن است مشکلات روانى داشته باشند، سوما آیا فکر نمیکنید که فشارهاى وارده از طرف اجتماع و تحقیر و سرکوب همجنسگرایان ممکن است سهم عمده اى در ایجاد اختلالات روحى-روانى در نزد بخشى از همجنسگراها شود؟ پس براى حل مشکل، این مردم و جامعه است که مى بایست قضاوتهاى خود را عوض کنند.
س: همجنسگرائى را میشود درمان کرد، چرا نمیرى خودت را معالجه کنى؟
ج: این گفته هیچ حقیقت ندارد، در گذشته، متخصصان امور جنسى بارها و بارها به آزمایشاتى براى باصطلاح درمان همجنسخواهى دست زده اند اما هیچ نتیجهاى نگرفتند. حالا سالهاست که هیچ دانشمند و متخصص این مسائل براى " درمان " همجنسگرائى کار نمیکند، چرا که درمان را یافتهاند و آن اینکه همجنسگرائى یک نیاز جنسى و طبیعى بخشى از انسانهاست و بیمارى هم نیست. بهمین دلیل تلاش براى به زور عوض کردن یک گرایش طبیعى فقط و فقط به تعصبات جامعه دامن میزند و هم توهمات و ناآگاهیها را افزایش میدهد. بهمین دلیل است که همجنسگرائى از لیست بیماریهاى روانى کشورهاى آمریکا، کانادا، اروپا، ژاپن ، آسترالیا و دیگر کشورهاى دمکرات دنیا برداشته شده و حقوق همجنسگرایان را در قانون کشورى خود برسمیت شناخته اند. از آن گذشته، این چه تعصبى است که نمیگذارد تو حقوق و نیاز طبیعى مرا برسمیت بشناسى و از من میخواهى که از آن دست بردارم . من با این احساس راحت هستم و دوست ندارم قربانى تعصبات دیگران شده، خود را موش آزمایشگاهى کنم. کارى که نتیجه آن فقط ارضا خودخواهى و نادانى دیگران است و قربانى شدن خود من. راه حل ساده تر و بهتر اینکه تو از تعصبات خود دست بردارى تا بقول معروف عیسى بدین خودش باشد و موسى هم بدین خودش.
س: چرا شما همجنسگراها، اینهمه داد و بیداد میکنید، بروید هرکارى که میخواهید، بکنید، چرا شما میخواهید خود را بر جامعه تحمیل کنید. این یک مسئله اتاق خواب است و موضوع از شکم به پائین؛ این که دیگه داد و بیداد نمیخواهد.
ج: شما غیرهمجنسگراها، براى ازدواج خودتان اینهمه سروصدا راه مى اندازید، کارت دعوت به جشن عروسى میفرستید، در روزنامه ها آگهى چاپ میکنید، حلقه در انگشت میگذارید، با هم در خیابان راه میروید، از همسر و خانواده همسر خود حرف میزنید. اینهمه دفاتر ثبت ازدواج و طلاق در سطح شهر دارید. روزنامه ها و مجلات پر از آگهى و عکس براى شماست . حالا خودتان قضاوت کنید که داد و بیداد ما بیشتر است یا شما؟ شما با این کار خود، اعلام میکنید که به کدام گرایش جنسى تعلق دارید. از طرف دیگر، غیر همجنسگراها در مجلات،روزنامه ها، کتابها و.... مرتب بر غیرطبیعى بودن همجنسگرائى پافشارى میکنند، رابطه و احساس دو همجنس بیکدیگر را نه نیاز عشقى، عاطفى دو انسان بلکه به محدوده زیرشکم و اتاق خواب محدود میکنید و فریاد دادخواهى ما از اینهمه بیعدالتى و حق کشى را داد و بیداد تعبیر میکنید. تا وقتى که وضع چنین است، از ما انتظار نداشته باشید که ساکت نشسته و از " داد و بیداد" خود دست برداریم.
س: همجنسگرائى مشکل مردم ما نیست؛ فعلا مملکت مسائل دیگر و مهمترى دارد که اول باید آنها را حل کند.
ج: در هر مملکتى اقشار، گروهها و اقلیتهاى مختلفى زندگى میکنند که روی هم رفته ملت آن کشور و مملکت را تشکیل میدهند، در نتیجه مشکلات مملکت مجموعه اى است از مشکلات و نابسامانیهاى همه این گروهها، اصناف، طبقات و اقلیتها. عدم پرداختن به نیازها و مشکلات هر قشر و یا اقلیتى در اجتما ع، یا دال بر ناقص بودن دید ما نسبت به کل مسائل، یا از تعصبات ما ناشى میشود و و یا اینکه به سیاست " خودى و غیر خودى" باور داریم. درست است که ممکن است مسائلى مهمتر از مسائل دیگر باشند اما این بدان معنا نیست که ما در رابطه با مسائل " غیر مهمتر" سکوت مطلق کنیم و بدتر از آن، دربرابر تعدیات دیگران به حقوق یک اقلیت " غیر مهم" هیچ حرفى نزنیم. این کار هم غیر اخلاقى است و هم درخدمت ادامه و پابرجائى ظلم و تعصبات نسبت به آن "اقلیت". معناى اینکار در بهترین حالت همان فرصت طلبى است.
س: چرا همجنسگراها بهرکس که برسند میخواهند با او سکس داشته باشند؟ و یا همجنسگراها بچه باز هستند و به کودکان تجاوز میکنند.
ج: ما به این سئوالات در مقالات دیگر در همین سایت هومان جواب داده ایم و از تکرار آنها خوددارى میکنیم.از شما دعوت میکنیم که به آنها مراجعه کنید. از جمله مقاله همجنسگرائى چیست .